باز بهاری دگر از ره رسید...
باز بهار ی دگر از ره رسید
لیل و نهاری دگر از ره رسید
خواب زمستانی ما را شکست
چشم خماری دگر از ره رسید
عاشق و معشوق گرفتار هم
یکدفه یار ی دگر از ره رسید
سیب به سرخی خودش غره شد
تا که اناری دگر از ره رسید
باز بهار است و زمان وصال
مرگ نگاری دگر از ره رسید